بايد گذاشت که زندگی با من همخوابه شود چه با عشق بازی چه با تجاوز،
تا من دوباره من شود و زندگی دوباره زنده
من روسپی زندگیام . . .
من جندهای هستم که تنم را، روحم را، مجاناً به زندگی تقديم میکنم
من به شما تسليم
مرا، بدن مرا، روح مرا، گرم کنيد
با حضور خود شهوت مرا نسبت به زندگی، اندکی
لااقل اندکی ارضا کنيد
آه و نالههای شهوت آلوده زندگیام را بلند و بلندتر کنيد،
خندههايم را، گريههايم را،
آی آی آی هماره منتظر شمايم تا٬ تا آخرين همخوابگی
آخرين نطفه، آخرين تولد، آخرين کودکم به دنيا آيد
آخرين تولد
آخرين کودک
مرگ من به دنيا آيد
. . . مرگ به من آيد
مرگ مرگ مرگ
سلام ارضا کننده بود
سلام.وبلاگ واقا عاليه.من عاشق اين لينک جديدت شدم باز هم بهت سر می زنم.چون خيلی وقت بود هيچی جز اين شعرت آرومم نکرد.به منم سر بزن
لذت مادر بودن !!واين رازی است خود را کشتن و ديگری را زاييدن ///شايد مرگ را.....
...
اگه دوست داری٬ به من و دوست غولم سر بزن!
خيلی با نوشته هات حال می کنم ...عالی بود
nemidonam vali vajeha nameja omade monaseb nis jende be dard nemikhore ye kalame dige bayad miyovordi chi nemidonam
جالب بود. خوش به حال زندگی... :)
بايد گذاشت که زندگی با من همخوابه شود چه با عشق بازی چه با تجاوز...... زيبا بود.....زيبا،جسورانه و بي پرده......
baz gham notfe mibandad ,va amid janine seght shode ee mishavad ke ghabeleye bi rahme zaman,aan ra az man migirad.....ey razle past!mara taskhir kon,taslime toam